این [حرکت] فریادی فرخنده بود که فاطمه با عنایتی آسمانی برآورد؛ فریادی که چون برآمد، تکیهگاه حقِ غصبشده گشت و تلاشی نومیدانه شد که بارقههایی از لبخند امید در پیرامونش درخشیدن گرفت. اما این لبخند دیری نپایید و جای خود را به اندوهی سخت و یأسی پایدار و تسلیم در برابر شرایط داد؛ تسلیمی که واقعیت زندگی مردم آن روزگار ایجاب مینمود. این انقلابی بود که بانوی انقلابی، در آن بیش از آنکه بهدنبال رهاوردی باشد که معمولاً در انقلابهای دیگر در پی آنند، میخواست اصل این انقلاب را استوار سازد و آن را در صفحات تاریخ بهشکلی برجسته به ثبت رساند. بدینسان این انقلاب بهخودیخود، هدف مطلوب را بهگونۀ کامل تحقق میبخشید و این چیزی بود که در عمل رخ داد. از اینجاست که هرچند بهظاهر، این حرکت شکست خورد، آن را پیروز میشماریم. [شهید محمدباقر صدر، کتاب فدک در تاریخ، صفحه ۳۴]